درهم
آخه این، کجاش اینه ؟
 
 
****************************************************************************

ابیاری فوق جدید به دو صورت

 

دخترا نگاه نکن بدههههههههههه

با ابن که تا ته زوم میکنین ببینین چه خبره

ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

***************************************************

 

حرفهايي كه دوست نداريد در اتاق عمل بشنويد:

• اووووووووووه !!! پس اشتباه بريدم!

• كسي ساعت مچي منو نديده؟!

• ديشب تا دير وقت مهموني بودم. يادم نمي آد هيچوقت تو عمرم آن قدر …….. !

• واي! صفحه ي ۴۷ دستورالعمل جراحيم پاره شده!

• منظورت چيه كه بايد پاي چپشو مي بريديم؟!

• فوراً يه عكس از اين زاويه بگير. اين يكي از عجايب خلقته!

• بهتره اين تيكه رو نگه داريم. ممكنه براي تشريح به درد بخوره!

• ولي كتاب من اينجوري نمي گه! كتاب تو چاپ چندمه؟!

• فوراً اون تيكه گوشت رو برگردون!

• صبر كن ببينم! اگه اين طحالشه، پس اون چي بود؟!

• پرستار لطفاً اون گوشت رو به من بده. اون گوشته … همون چه مي دونم… اون عضوي كه نمي دونم چي بود ديگه!

• اوه! زود دوباره همه ي بخيه ها رو باز كنين. يكي از پنس ها كمه!

• اگه فقط يادم مي اومد كه اين كارو چه جوري هفته ي پيش توي كلاس بازآموزي انجام دادند خوب بود!

• لعنتي! بازم چراغ ها خراب شد!
گريه نوزاد

• مي دوني؟ پول خيلي هنگفتي ميشه توي تجارت كليه به جيب زد. اوه! اينجا رو! اين آقا يه كليه اضافه داره!

• همه برن عقب وايسن! لنز چشمم افتاد بيرون!

• ميشه قلبش رو يه مدت از تپيدن بندازي؟ تمركزم رو به هم مي زنه!

• خيلي خب بچه ها… اين براي همه مون مي تونه يه تجربه ي جديد باشه!

• مي دونستي اين مريض خودشو يك ميليون دلار بيمه ي عمر كرده؟ الان زنش تلفن زد و گفت !!

• اشكالي نداره. همون قيچي رو بده. كف زمين رو كه تميز كردن. نه؟!

• يادته بخش تشريح مي گفت حاضره ۱۰۰۰ دلار براي يه جسد تر و تميز بده؟!

• چي؟! منظورت چيه كه اينو واسه عمل نياورده بودن؟!

• كاش عينكم رو توي خونه جا نمي ذاشتم!

• اين مريض بيچاره اگه اشتباه نكنم زن و بچه داره. نه؟!
در انتخاب رشته آگاهانه عمل كنيد.(قسمت دوم)

• پرستار نگاه كن ببين اين آقا براي اهداي عضو ثبت نام كرده بوده يا نه؟!

• خداي من! منظورت چيه كه ازش براي قبول مسئوليت مرگ امضا نگرفتين؟!

• نگران نباشين. فكر مي كنم اين تيغ به اندازه ي كافي تيز باشه!

• چيه؟ چرا اينطوري نگاه مي كنين؟! تا حالا نديدين يه دانشجو اينجا جراحي كنه؟!

• الو؟ سلام عزيزم. چي؟! منظورت چيه كه طلاق مي خواي؟!

• من كه نمي دونم اين چه عضويه! ولي به هر حال زود بذارش وسط بسته يخ!

• عجله كنين. من نمي خوام اين قسمت سريال رو از دست بدم!

• اين گاز خنده خيلي باحاله. مي شه يه كم ديگه شو امتحان كنم؟!

• پس بچه كو؟! مگه مريضو براي سزارين نياورده بودن؟! اينجا اتاق عمل شماره چنده؟!

• هي پرستار! يه ست جراحي ديگه روي اون يكي ميز باز كن. اون مريض هنوز داره تكون مي خوره!

• مطمئني كه بعداً ازمون شكايت نمي كنه؟!

• معلومه كه من اين عمل رو قبلاً هم انجام دادم پرستار. تقريباً ۲۰ سال پيش بود!

 

سیر تکامل مقنعه

 

اگه يه خانم در دوره جواني به يه سيب سرخ مثل اين تشبيه بشه
فكر مي‌كنيد اين خانم در زمان پيري چه شكلي ميشه؟
 
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
 

 

آيا واقعاً حقوق زن ها پايمال شده است!؟ (طنز)

از بچگي همه ما اين را شنيده ايم كه حقوق زنها پايمال ميشود.



آيا واقعاً حقوق زن ها پايمال شده است ؟
از كودكي شروع ميكنيم :


در كودكي:
پسرها هر وقت شيطنت ميكردند يك سيلي محكم صورتشان را نوازش ميكرد
دخترها هر وقت شيطنت ميكردند يك ضربه فانتزي به ماتحتشان ميخورد.
خودتان قضاوت كنيد : كدام ضربه درد بيشتري دارد؟


روزهاي جمعه كه مدرسه ها تعطيل بود :
پسرها براي خريد نان مجبور به بيگاري در صف نان بودند
دخترها كنار عروسك هايشان لالا ميكردند


هنگامي كه كارنامه ها را به دست والدين محترم ميدادند :
پسرها شديداً بخاطر نمرات پايين سركوفت مي خوردند و البته گاهي هم ممنوع شدن از مشاهده كارتون
دخترها هيچي نميشدند . چون قرار بود در آينده ازدواج كنند و نان آور خانه هم نخواهند بود


هنگامي كه پدر خانواده شب به منزل مي آمد :

پسرها فرار ميكردند و يه گوشه اي ميخزيدند تا چغولي هاي مادر ، كار دستشان ندهد
دخترها به بغل پدر ميپريدند و چپ و راست قربون صدقه ميشنويدند


روز اول مهر ماه كه مدرسه ها باز ميشد :

پسرهاي عزيز كله هايشان را با نمره ۴ ميزدند و مزين به لغت نامانوس كچل ميشدند
دخترها فقط به پسرها ميگفتند : چطوري كچل ؟


در
۱۸ سالگي :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان اين است كه دانشگاه قبول شوند و سربازي نروند و
۲ سال از زندگيشان هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .


در دانشگاه : پسرها همان روز اول عاشق ميشوند و گند ميزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط ميشوند
دخترها فقط در بوفه مينشينند و به پسرهايي كه زير چشمي به آنها نگاه ميكنند افاده ميفروشند


در هنگام نمره گرفتن : پسرها خودشان را جر ميدهند تا
۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نكرده و در آخر مي افتند
دخترها فقط پيش استاد ميروند و يك لبخند ميزنند و نمره
۴٫۵ آنها به ۱۷ تبديل ميشود.


در كافي شاپ : پسرها حساب ميكنند.
دخترها ميگويند : مرسي!


در مخ زدن : پسرها بايد دلقك بازي در بياورند تا طرف تازه بفهمد كه وجود دارند ، دو ساعت منت بكشند تا طرف تلفن را بگيرد ، هفته ها برنامه ريزي كنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها بايد خالي ببندند تا طرف خوشش بيايد و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردي ديده شده است كه سالها در هواي دلگرفته پاييز پيپ بكشند و قهوه بنوشند و هي آه بكشند .
دخترها فقط كافي است كه يه لبخند بزنند و چشم ها را نازك كرده ، لبها را غنچه و سري به سمت موافق تكان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط ميگويند فداي سرم.


هنگام خواستگاري : پسرها بايد خانه ، ماشين ، شغل مناسب ، مدرك دهن پر كن ، قد رشيد ، هيكل خوش فرم ، خوشتيپ و هزارتا كوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقيت ها و اخلاق خوب و …. براي عروس خانم بگن و احتمالا انگشتري براي نشون كردن در دست سركار عليه عروس خانم بكنند
دخترها فقط كافي است بنشينند و لام تا كام حرف نزنند


هنگام ازدواج : پسرها بايد شيربها ، مهريه ، خريد عروسي ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهيه كنند
دخترها فقط بايد جهيزيه بدهند كه احتمالا به دليل شروع خريد جهزيه از اوان كودكي همش بنجل شده و آقاي داماد بايد با تحمل هزارتا منت آنها را قبول كرده ، دور ريخته و يه سري جديد بخرد


هنگام زندگي عشقولانه دو نفره:پسرها بايد بگويند : چشم ، و البته اگر هم نگويند دو قطره اشك كنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن ميكند
دخترها هم بايد دستور بدهند و ديگر هيچ.


كار كردن : پسرها مثل سگ پا سوخته بايد از صبح خروس خوان تا آخر شب كار كنند و همش تو فكر غرولند مدير و قسط عقب افتاده بانك و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختي به خانه برسانند
دختر ها فقط كافي است كه كليد ماشين لباس شويي ، كليد ماشين ظرفشويي و كليد مايكرو فر را فشار دهند و در حاليكه ناخن هايشان را ماني كور ميكنند با مادرشان در مورد رنگ موي دختر خاله جاري عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحليل علمي داشته باشند



سایت پاتوق شهر 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ظنز ها ، ،

تاريخ : دو شنبه 8 اسفند 1390 | 14:47 | نویسنده : محمد رمضانی پور |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.